جدول جو
جدول جو

معنی توحش کردن - جستجوی لغت در جدول جو

توحش کردن
(اَ نِ وِ تَ)
ترسیدن و وحشت کردن. (ناظم الاطباء). رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پوزش کردن
تصویر پوزش کردن
عذرخواهی کردن، پوزش خواستن، برای مثال هر آن کس که پوزش کند بر گناه / تو بپذیر و کین گذشته مخواه (فردوسی - ۶/۲۳۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پوزش کردن
تصویر پوزش کردن
پوزش خواستن پوزش آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحشت کردن
تصویر وحشت کردن
نهیبیدن ترسیدن از تنهایی یا از وقوع امری ناگهانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوحه کردن
تصویر نوحه کردن
موییدن انوییدن نویدن باواز بلند ناله و زاری کردن، مرثیه خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترحم کردن
تصویر ترحم کردن
رحم کردن، دلسوزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترشح کردن
تصویر ترشح کردن
ترابیدن تراویدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفحص کردن
تصویر تفحص کردن
کاوش کردن جستجو کردن بررسی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توسط کردن
تصویر توسط کردن
میانجی گری کردن وساطت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تولی کردن
تصویر تولی کردن
دوستی کردن، روی آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توکل کردن
تصویر توکل کردن
کار خود بخدا حواله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توقی کردن
تصویر توقی کردن
پرهیز و حذر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
باز مانیدن، درنگ کردن درنگیدن، پانیدن پادن درنگ کردن باز ایستادن، ثابت ماندن (در امری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوشش کردن
تصویر کوشش کردن
((~. کَ دَ))
جد و جهد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وحشت کردن
تصویر وحشت کردن
ترسیدن، هراسیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تورم کردن
تصویر تورم کردن
آماسیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از توجه کردن
تصویر توجه کردن
پرداختن به
فرهنگ واژه فارسی سره
هراساندن، ترساندن، هراسان کردن، به وحشت انداختن، وحشت زده کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از توقف کردن
تصویر توقف کردن
Pause
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شورش کردن
تصویر شورش کردن
Rebel, Revolt
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وحشی کردن
تصویر وحشی کردن
Barbarize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تلاش کردن
تصویر تلاش کردن
Attempt, Endeavor, Hustle, Strive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از توجه کردن
تصویر توجه کردن
Heed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از توده کردن
تصویر توده کردن
Mass
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترشح کردن
تصویر ترشح کردن
Secrete
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وحشی کردن
تصویر وحشی کردن
barbarizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترشح کردن
تصویر ترشح کردن
секретировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از توده کردن
تصویر توده کردن
собирать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تلاش کردن
تصویر تلاش کردن
пытаться , прилагать усилия , суетиться , стремиться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از توقف کردن
تصویر توقف کردن
делать паузу
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از توجه کردن
تصویر توجه کردن
обращать внимание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شورش کردن
تصویر شورش کردن
восставать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از وحشی کردن
تصویر وحشی کردن
barbarizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از توده کردن
تصویر توده کردن
massieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تلاش کردن
تصویر تلاش کردن
versuchen, sich bemühen, sich beeilen, streben
دیکشنری فارسی به آلمانی